چرا برای نماز خم و راست می شویم؟
🟡 شبهه
چرا ما باید برا نماز خوندن حتماً خم و راست بشیم. من دوست دارم بجای نماز خوندن، پیانو یا سه تار بزنم. ممکنه یه راننده دوست داشته باشه پشت فرمون اینجوری با خدا راز و نیاز کنه: “اوستا کریم نوکرتم!” نماز عربی که اصلاً ازش هیچی نمی فهمیم چه ضرورتی داره عاخه؟!
🟢 پاسخ
✍️ حجتالاسلام دکتر #قربانی_مقدم
🔹 هرفردی می تواند در خلوت خود مشغول عبادت و راز و نیاز با خداوند شود. این گونه از نماز، کمترین شروط و آداب را دارد. زیرا خداوند سخن بنده خود که در حال راز و نیاز با اوست را می شنود، وعده اجابت نیز به او داده است؛ گرچه بدنش آلوده باشد یا رو به قبله نباشد و حرکات خم و راست شدن خاصی را انجام ندهد. خداوند برای همین نماز است که می گوید: “فاینما تولوا فثم وجه الله”. این نماز تنها و تنها ذکر و یاد خداوند است؛ حال بنده در هر حالتی که می خواهد باشد و به هر زبانی که می داند خدایش را بخواند. زیرا او دانا و شنواست.
♦️ نماز ملکوتی
❇️ اما راه میان بُر برای لقاء الله، نوعی از نماز است که حاصل مشاهده ملکوتی آن توسط پیامبر عظیم الشأن در عالم بالا است و خالق انسان ها آن را نسخه شفابخش معرفی کرده است.
👈 معمولاً بهترین روش استفاده از یک دستگاه، توسط سازندهی آن تبیین و در اختیار کاربران قرار می گیرد. بهترین روش عبادت نیز توسط خالق انسان و از طریق کاملترین انسان معرفی شده است.
👈 دیگر اینکه رسم عاشقی آن است که انسان در برقراری ارتباط روش پیشنهادی معشوق را عمل کند نه آن چنان که خود می پسندد. اگر معشوقی از گل قرمز تنفر داشته باشد و برعکس عاشق گل صورتی باشد، عاشق واقعی برای عرض ارادت انتخاب معشوق را ملاک قرار می دهد.
📚 حافظ می گوید:
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی.
فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرأیی
🔵 مثال دیگر: اگر کسی قصد ماهیگیری دارد، غذای مورد علاقه ی ماهی (کرم) را به قلاب آویزان میکند. وگرنه با آویزان کردن مثلا پیتزا که خود دوست دارد، چیزی عایدش نمی¬شود!
♦️ نکته مهم
❇️ کسی که واقعا بخواهد خدا را آنگونه که او دوست دارد، عبادت کند، سعی می کند ترجمه و تفسیر عبارات نماز و همین طور رمز و راز اعمال آن را به دست آورد. (👈در روایات برخی اسرار نماز، اشاره شده و تحقیقاتی نیز در مورد، آثار سجده و رکوع، بر سلامت جسم و روان انسان انجام شده است.)
✅ خلاصه اینکه بهترین روش عبادت، که مطابق سیستم روانی انسان تنظیم شده، نمازی است که خود خدای مهربان و آگاه ما پیشنهاد داده نه آن گونه که خود میپسندیم.
فرم در حال بارگذاری ...
اسلام یعنی تسلیم و عصیان
اسلام فقط تسلیم نیست، عصیان هم هست
قرآن میفرماید: «لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَن یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى»(بقره/۲۵۶). نمیگوید «فمن یؤمن بالله» هر کسی که به خدا ایمان بیاورد؛ بلکه این ایمان به خدا را ملازم میداند با کفر به طاغوت. آن اثبات را ملازم با این نفی میشمارد: «مَن یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى».
اسلام تسلیم و طاعت محض نیست، عصیان هم هست. اما عصیان نسبت به چه چیز؟ عصیان نسبت به هواها، طاغوتها و معبودهای غیر خدا. ایمان محض نیست، کفر هم هست؛ به تعبیر خود قرآن کفر به طاغوت…
انسان به ایمان اسلامی نمیرسد تا آن کفرها را طی نکند؛ پیوندش با خدای متعال محکم و برقرار نمیشود مگر آنکه پیوندهای دیگر را ببرد و قطع کند. بندگی خدا جز با آزادی از غیر خدا میسر نیست. اصلا بندگی خدا مقرون به آزادی است. گفت:
نشوی بنده تا نگردی حر
نتوان کرد ظرف پر را پر
اول باید آزاد شد تا بتوان بنده خدا شد. اول باید پیوندهای دیگر را برید تا بتوان پیوند با خدای متعال را مستحکم کرد. اول باید کفر به طاغوت ورزید تا زمینه برای ایمان به خدا فراهم بشود.
این است که میفرماید: «من تاب و أصلح» اول باید توبه کرد تا موفق به اصلاح در مرحله بعد شد.
استاد مطهری، انقلاب اسلامی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۲۳-۲۲
فرم در حال بارگذاری ...
چرا برای ارتباط با خدا باید گریه کنیم ؟
شبهه
چرا برای ارتباط با خدا باید گریه کنیم؟ چرا با خنده و رقص با خدا ارتباط نمیگیریم؟؟؟
پاسخ
✍ حجتالاسلام دکتر #قربانی_مقدم
دو دلیل میتوان برای ضرورت گریه و تضرع بیان نمود:
1⃣ تضرع راهی برای فهم نیاز شدید انسان به خدا
🔻برای ارتباط با خدا، گریه و خنده مهم نیست، مهم آن است که انسان در برابر خداوند بزرگ و مهربان به تذلل و تواضع برسد. یعنی با عمق وجود عظمت خالق و ضعف و فقر خود را درک کند. در چنین حالی خود به خود به انسان حالت گریه و تضرع دست میدهد.
🔻بهترین راه برای شروع درک این حقیقت بزرگ (که تنها راه دریافت عنایات خداوندی و مهمترین شغل آدمی است)، روش تربیتی معکوس است؛ یعنی آنقدر گریه و تضرع کنیم تا به فقر و ضعف خود در برابر خالق بیهمتای خود پی ببریم؛ بفهمیم که چیزی نیستیم و هرچه هست اوست!!
2⃣ تضرع مانع از قساوت قلب میشود:
🔹 فرق و تفاوت میان تضرّع عندالله و تضرّع عند «بندگان خدا» در چیست؟
تضرّع در مقابل بندگان خدا برای این است که شما دل آنکس را که پیش او تضرّع میکنید، نرم کنید؛ [امّا] تضرّع عندالله برای این است که دل خودمان را نرم کنیم؛ دل خودمان را نجات بدهیم از قساوت؛ این مایهی نجات است. اگر دل از حالت قساوت خارج شد و نرم شد، نورانیّت پیدا خواهد کرد. این نورانیّت دل است که راهها را به روی انسان باز میکند، به انسان امید میبخشد، به انسان تلاش میبخشد، انسان را در راههای صحیح و درست هدایت میکند. تقوا وقتی بود، خدای متعال هدایتش را به انسان عنایت میکند. این تقوا ناشی از همان نرمش دل و لطافت دل و نورانیّت دل است.
(پاسخ دوم برگرفته از سخنان رهبری است: ۱۳۹۶/۳/۲۲)
فرم در حال بارگذاری ...
تفاوت شرایط امام حسن و امام حسین ( علیهماالسلام )
اولين تفاوت اين است كه امام حسن در مسند خلافت بود و معاويه هم به عنوان يك نفر طاغى و معترض در زمان اميرالمؤمنین قيام كرد ..كشته شدن امام حسن در اين وضع يعنى كشته شدن خليفه مسلمين و شكست مركز خلافت. مقاومت امام حسن تا سرحد كشته شدن نظير مقاومت عثمان بود در زمان خودش، نه نظير مقاومت امام حسين. امام حسين وضعش وضع يك معترض بود در مقابل حكومت موجود؛ اگر كشته مىشد كشته شدنش افتخارآميز بود ..
حتى امام حسين هم احتراز داشت كه كسى در جاى پيغمبر و در مسند خلافت پيغمبر كشته شود. ما مىبینیم كه امام حسين حاضر نيست در مكه كشته شود … مىبینیم اميرالمؤمنین وقتى كه شورشيان در زمان عثمان شورش مىکنند فوق العاده كوشش دارد كه خواستههای آنها انجام شود نه اينكه عثمان كشته شود … خودش فرمود من اينقدر از عثمان دفاع كردم كه مى ترسم گنهكار باشم
آيا طرفدار شخص عثمان بود؟ نه، مىگفت من مىترسم تو خليفه مقتول باشى. اين براى عالم اسلام ننگ است كه خليفه مسلمين را در مسند خلافت بكشند .
اگر امام حسن مى جنگيد، يك جنگ چند ساله اى ميان دو گروه عظيم مسلمين شام و عراق رخ مى داد و چندين ده هزار نفر مردم از دو طرف تلف مى شدند بدون آنكه يك نتيجه نهايى در كار باشد. احتمال اينكه بر معاويه پيروز مى شدند - آنطور كه شرايط تاريخ نشان مى دهد- نيست، و احتمال بيشتر اين است كه در نهايت شكست از آنِ امام حسن باشد. اين چه افتخارى بود براى امام حسن كه بيايد دو سه سال جنگى بكند كه در اين جنگ از دو طرف چندين ده هزار آدم كشته بشوند و نتيجه نهايى اش يا خستگى دو طرف باشد كه بروند سر جاى خودشان و يا مغلوبيت امام حسن و كشته شدنش در مسند خلافت؟
اما امام حسين يك جمعيتى دارد كه همه آن هفتاد و دو نفر است. تازه آنها را هم مرخص مى كند، مى گويد مى خواهيد برويد برويد، من خودم تنها هستم. آنها ايستادگى مى كنند تا كشته مى شوند، يك كشته شدن صد در صد افتخارآميز.
سه عامل اساسى در قيام امام حسين دخالت داشته است. اول اين كه حكومت ستمكار وقت بيعت مى خواست، امام جوابش فقط اين بود: نه، بيعت نمى كنم، و نكرد. امام حسن چطور؟ آيا معاويه از امام حسن تقاضاى بيعت كرد؟ نه، بلکه جزء مواد صلح بود که بیعت نباشد.
دوم دعوت كوفه بود به عنوان يك شهر آماده. هجده هزار نامه مى نويسند براى امام حسين و اعلام آمادگى كامل مى كنند. اگر امام ترتيب اثر نمى داد، مسلّم در مقابل تاريخ محكوم بود؛ مى گفتند يك زمينه بسيار مساعدى را از دست داد. و حال آنكه در كوفه امام حسن اوضاع درست بر عكس بود؛ يك كوفه خسته و ناراحتى بود، هزار جور اختلاف عقیده پیدا شده بود آنچنان بد بود که امام حسن وقتی به نماز می آمد زیر لباس های خود زره می پوشید و خطر کشته شدن ایشان وجود داشت و یک دفعه در حال نماز به طرفش تیراندازی شد…
پس بر امام حسين اتمام حجتى بود، در مورد امام حسن بر عكس، اتمام حجت بر خلاف بوده و مردم كوفه تقريباً عدم آمادگيشان را اعلام كرده بودند.
سوم امر به معروف و نهى از منكر بود؛ يعنى اگر از امام حسین تقاضاى بيعت هم نمى كردند و كوفه هم دعوت نمى كردند باز قيام مى نمود؛ اينكه معاويه از وقتی به خلافت رسیده در مدت بيست سال هرچه عمل كرده است بر خلاف اسلام است، جائر است، احكام اسلام را تغيير داده، خونهاى محترم را ريخته است، حالا هم پسر شرابخوار قمار باز سگباز خودش را به زور سر جاى خودش نشانده است. بر ما لازم است كه به اينها اعتراض كنيم.
ولى معاويه در زمان علی (ع) معترض بوده است كه من فقط مى خواهم خونخواهى عثمان را بكنم، و حال [در زمان امام حسن (ع)] مى گويد من حاضرم به كتاب خدا و سنت پيغمبر و سيره خلفاى راشدين صددرصد عمل كنم، بعد از من خلافت مال حسن بن على است و حتى بعد از او مال حسين بن على است فقط آنها كار را به من واگذار كنند، همين مقدار، ورقه سفيد امضا فرستاد؛ گفت هر شرطى كه حسن بن على مايل است بنويسد من قبول مى كنم، من بيش از اين نمى خواهم كه من زمامدار باشم و الّا من به تمام مقررات اسلامى عمل مى كنم. (تا آن وقت هم كه هنوز صابون اينها به جامه مردم نخورده بود) من مجرى منويّات تو هستم.
اگر امام حسن با اين شرايط تسليم امر نمى كرد، دو سه سال مى جنگيد، دهها هزار آدم كشته مى شدند، ويرانيها مى شد و عاقبت هم خود امام كشته مى شد، امروز تاريخ امام حسن را ملامت مى كرد،
بنابراين امام حسين يك منطق بسيار رسا و يك تيغ بُرنده داشت: «اگر كسى حكومت ستمگرى را ببيند كه چنين و چنان كرده است و سكوت كند، در نزد پروردگار گناهكار است».
اما براى امام حسن اين مسأله هنوز مطرح نيست. حد اكثر اين مطرح است كه اگر اينها بيايند، چنين خواهند كرد. اينكه «اگر بیایند چنين مى كنند» غير از اين است كه يك كارى كرده اند و ما الآن سند و حجتى در مقابل اينها بالفعل داريم.
اين است كه مى گويند صلح امام حسن زمينه را براى قيام امام حسين فراهم كرد.
استاد شهید مطهری، 📚 سیری در سیره ائمه اطهار (ع) ص ۸۰ - ۸۶ (با تلخیص)
فرم در حال بارگذاری ...
خلاصه بیانات رهبری در دیدار رمضانی مسئولان ۱۴۰۳/۱۲/۱۸
بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار رمضانی مسئولان نظام، با گرامیداشت یاد و خاطرهی شهید رئیسی آغاز شد.
قدردانی رهبر انقلاب از روحیه و انگیزهی آقای دکتر پزشکیان رئیسجمهور
تشکر میکنم از بیانات جناب آقای دکتر پزشکیان رئیس جمهور محترم. بیانات گسترده و خوب و مفیدی را انجام دادند. آنچه که نظر من را جلب میکند و بارها هم به خود ایشان این را گفتم، این حالت انگیزهای است که در ایشان وجود دارد؛ خیلی با ارزش است این انگیزه و این احساس؛ اینکه: «ما میتوانیم، حتماً انجام میدهیم، دنبال میکنیم، به خدا تکیه میکنیم، به کسی غیر از خدا تکیه نمیکنیم»، این حالت در ایشان خیلی با ارزش است و انشاالله به کمک الهی خواهند توانست این کار را انجام بدهند. امیدوارم انشالله در فاصله نهچندان زیادی ایشان در مقابل جمع بایستند و اجرا شدن این خواستههای بزرگ را مژده بدهند به مردم، و مردم را خوشحال کنند.
ادعای اروپاییها مبنی بر عمل نکردن ایران به تعهدات خود حرف زور است.
رهبر انقلاب خطاب به اروپاییها: بیچشم و رویی هم حدی دارد.
✅اصرار برخی از دولتهای قلدر برای مذاکره، به منظور حل مسائل نیست، بلکه برای تحکّم و تحمیل توقعات خودشان است. جمهوری اسلامی ایران قطعاً توقعات آنها را نخواهد پذیرفت.
معیارهای دوگانه در غرب حقیقتاً مفتضح کننده تمدن غربی است/ یک نمونه از این معیارهای دوگانه ادعای گردش آزاد اطلاعات است/ شما در دستگاه فضای مجازی متعلق به غرب میتوانید اسم حاج قاسم و سیدحسن نصرالله و شهید هنیه را بیاورید و حوادث ادعایی آلمان هیتلری را نسبت به یهودیها انکار کنید؟
✅معیارهای دوگانه در غرب حقیقتاً مفتضح کننده تمدن غربی است؛ رسوا کننده ادعاهای اینهاست. ادعا میکنند گردش آزاد اطلاعات را. واقعاً همینجورست؟ الان در غرب گردش آزاد اطلاعات هست؟ شما در دستگاه فضای مجازی متعلق به غرب میتوانید اسم حاج قاسم را، اسم سیدحسن نصرالله را، اسم شهید هنیه را بیاورید؟ میتوانید اعتراض کنید به جنایاتی که در فلسطین و در لبنان و اینها انجام میگیرد؟ میتوانید حوادث ادعایی آلمان هیتلری را نسبت به یهودیها انکار کنید؟ این است گردش آزاد اطلاعات اینها! این تمدن امروز خودش را در واقع باطن خودش را آشکار کرده است.
✅تمدن غربی مخالف مبانی اسلام است و نمیتوانیم پیرو آن باشیم/ از هر مزیتی در هر جای دنیا میتوانیم و باید استفاده بکنیم اما در مبانی، نمیتوانیم بر مبانی تمدن غربی تکیه کنیم
✅ما نمیتوانیم در مسائل گوناگون سیاسیمان، اقتصادیمان و دیگر چیزها پیرو مبانی تمدن مادی غرب باشیم. تمدن غربی البته مزایایی دارد؛ در این شکی نیست. از هر مزیتی در هر جای دنیا در غرب و شرق و دور و نزدیک، هر جا مزیتی هست که ما میتوانیم یاد بگیریم استفاده کنیم، باید بکنیم؛ در این تردیدی نیست. اما در مبانی آن تمدن نمیتوانیم تکیه کنیم، مبانی آن تمدن، مبانی غلطی است. مخالف با مبانی اسلامی است. ارزشهای آن تمدن، ارزشهای دیگری است. لذا شما میبینید خیلی راحت از لحاظ قانونی، از لحاظ اجتماعی، از لحاظ رسانهای، میرسند به چیزهایی که شما از فکر کردنش هم خجالت میکشید، شمای مسلمان و آشنای با قرآن. بنابراین نباید دچار «فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ» بشویم.
دیدار مسئولان نظام با رهبر انقلاب ۱۴۰۳/۱۲/۱۸
فرم در حال بارگذاری ...